فتوّت و جوانمردی در سیره ی نبوی (ص)

ساخت وبلاگ

پیامبر اکرم (ص) پس از بیست و سه سال دعوت و مجاهدت و ابلاغ پیام الهی و پس از فراز و نشیب­های فراوان در راه انجام رسالت بزرگ خویش؛ سرانجام بنا بر نقل بیشتر مورخان در روز دوشنبه، بیست و هشتم ماه صفر یازدهم هجرت پس از چهارده روز بیماری و کسالت، رحلت فرمودند و در هجرۀ مسکونی خویش در جوار مسجدی که تأسیس کرده بود، به خاک سپرده شد.

خداوند متعال در قرآن کریم آن حضرت را به اخلاق حسنه و نرم خویی توصیه می کند و می فرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ». پس به [بركت] رحمت الهى با آنان نرمخو [و پرمهر] شدى و اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً از پيرامون تو پراكنده مى‏شدند پس از آنان درگذر و براي آن ها آمرزش بخواه و در كار [ها] با آنان مشورت كن و چون تصميم گرفتى بر خدا توكل كن زيرا خداوند توكل‏ كنندگان را دوست مى‏دارد (آل عمران، 159). بر همین اساس با مطالعه ی کتب سیره به نظر می رسد که پیامبر (ص) بیشترین ارزش و احترام را نسبت به خلق خدا روا می داشت. به طوری که در مناسبات اجتماعی با مردم بی پیرایه و بی تکلّف بود، مردم را احترام می کرد و شخصیت می داد. به آنان سلام می کرد و به عیادت مریض می رفت و جنازه را مشایعت می کرد و دعوت بردگان را اجابت می کرد و ذرّه ای تکبّر و اشرافیت در وجودش نبود و...

 امام علی (ع) در وصف آن حضرت فرموده اند: «پیامبر (ص) دنیا را کوچک می شمرد و در چشم دیگران آن را ناچیز جلوه می داد. آن را خوار می شمرد و در نزد دیگران خوار و بی مقدار معرّفی می فرمود. او می دانست که خداوند برای احترام به ارزش او دنیا را از او دور ساخت و آن را برای ناچیز بودنش به دیگران بخشید. پیامبر (ص) از جان و دل به دنیا پشت کرد و یاد آن را در دلش میراند. او دوست داشت زینت های دنیا از چشم او دور نگه داشته شود، تا از آن، لباس فاخری تهیّه نسازد، یا اقامت در آن را آرزو نکند». (نهج البلاغه، خطبه 109، ص 208). امام علی (ع) نزدیک ترین فرد به پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله بوده است؛ چرا که از کودکی در دامان او تربیت شده و با تمام خصوصیت های روحی و ویژگی های اخلاقی او آشنا بوده؛ لذا آنچه را که درباره ی آن حضرت گفته از روی شناخت و درک حضوری و عینی بوده است.

فتوت و جوانمردی حضرت محمد (ص) :

زندگانی حضرت محمد (ص) سرشار از فتوّت و جوانمردی است؛ زیرا تکمیل همه نوع مکارم اخلاق به وسیله ی او صورت پذیرفته و آیه ی شریفه ی «إنَّکَ لَعلی خُلُقٍ عَظیمٍ» (قلم، آیه 4) و حدیث شریف نبوی: «إنّما بُعثتُ لاُتمِّمَ مَکارمَ الأخلاقِ» بهترین توصیف، جهت شناخت آن حضرت است. علامه ي طباطبايي مي نويسد: آيه ی «انک لعلي خُلق عظيم» اگرچه در ستايش از حُسن و بزرگي خُلق پيامبر (ص) است، به لحاظ سياق آيات پيشين و پسين، ناظر به اخلاق زيباي اجتماعي پيامبر (ص) است که در معاشرت و تعامل اجتماعي ظهور و عينيت يافته است. مانند ثبات بر حق، صبر در برابر اذيت هاي مردم، گذشت و اغماض از آن ها، رفق و مدارا و تواضع در برابر مردم. (الميزان، ج 19، ص 369). همچنین طبرسي مي نويسد: «و قيل الخلق العظيم الصبر علي الحق و سعه البذل و تدبير الامور علي مقتضي العقل بالصلاح و الرفق و المداراه و تحمل المکاره في الدعاء الي الله سبحانه و التجاوز و العفو...» (مجمع البيان، ج 10، ص 333). آن بزرگوار مکارم اخلاق را این گونه تفسیر کرده و فرموده است: «یا علی ثلاث من مکارم الاخلاق: تعطی من حرمک، و تصل من قطعک و تعفو عمن ظلمک». ای علی سه چیز از مکارم اخلاق است: دهش و عطا کنی به کسی که تو را محروم کرده و بپیوندی به کسی که از تو بریده، و در گذری از کسی که به تو ستم کرده (تفسیر کشف الاسرار، ج 5، ص 668).

خداوند متعال در قرآن کریم آن حضرت را به اخلاق حسنه و نرم خویی توصیه می کند و می فرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ». پس به [بركت] رحمت الهى با آنان نرمخو [و پرمهر] شدى و اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً از پيرامون تو پراكنده مى‏شدند پس از آنان درگذر و براي آن ها آمرزش بخواه و در كار [ها] با آنان مشورت كن و چون تصميم گرفتى بر خدا توكل كن زيرا خداوند توكل‏كنندگان را دوست مى‏دارد (آل عمران، 159). بر همین اساس با مطالعه ی کتب سیره به نظر می رسد که پیامبر (ص) بیشترین ارزش و احترام را نسبت به خلق خدا روا می داشت. به طوری که در مناسبات اجتماعی با مردم بی پیرایه و بی تکلّف بود، مردم را احترام می کرد و شخصیت می داد. به آنان سلام می کرد و به عیادت مریض می رفت و جنازه را مشایعت می کرد و دعوت بردگان را اجابت می کرد و ذرّه ای تکبّر و اشرافیت در وجودش نبود و...

 امام علی (ع) در وصف آن حضرت، فرموده اند: «پیامبر (ص) دنیا را کوچک می شمرد و در چشم دیگران آن را ناچیز جلوه می داد. آن را خوار می شمرد و در نزد دیگران خوار و بی مقدار معرّفی می فرمود. او می دانست که خداوند برای احترام به ارزش او دنیا را از او دور ساخت و آن را برای ناچیز بودنش به دیگران بخشید. پیامبر (ص) از جان و دل به دنیا پشت کرد و یاد آن را در دلش میراند. او دوست داشت زینت های دنیا از چشم او دور نگه داشته شود، تا از آن، لباس فاخری تهیّه نسازد، یا اقامت در آن را آرزو نکند». (نهج البلاغه، خطبه 109، ص 208). امام علی (ع) نزدیک ترین فرد به پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله بوده است؛ چرا که از کودکی در دامان او تربیت شده و با تمام خصوصیت های روحی و ویژگی های اخلاقی او آشنا بوده؛ لذا آنچه را که درباره ی آن حضرت گفته از روی شناخت و درک حضوری و عینی بوده است.

فضایل اخلاقی پیامبر اسلام (ص) و نمونه هایی از فتوّت او در لابه لای کتاب های تاریخ و سیره آمده است و بر مبنای آن ها همان گونه که دیگر فرقه های اسلامی و نحله ها و جماعت های گوناگون، طریقت و برنامه خود را برگرفته از زندگانی پیامبر (ص) می دانند، جوانمردان هم مکتب خود را به آن حضرت استناد می دهند. شجاعت، سخاوت، مهمان نوازی، رفق، مدارا، مردم نوازی، عیب پوشی، عفو، بخشایش، اخلاص، دل سوزی، حمایت از مظلومان، مقاومت در برابر سفاکان، ترحم بر ضعیفان، اعانت بینوایان و امثال آن ها صفاتی است که جوانمردان، بسیار به آن علاقه داشته اند. روشن است که حضرت رسول (ص) همه ی این صفات را در حد اعلا داشته است؛ از همین رو طبیعی است که جوانمردان اعمال خود را به پیامبر اکرم (ص)، نسبت داده باشند. به عنوان نمونه میر سید علی همدانی صفات جوانمردان را بدین گونه بر می شمارد: «و چون ارباب فتوّت یکی را از اصحاب خود که متصف بود به کرم و سخاوت و عفت و امانت و شفقت و حلم و تواضع و تقوا او را اخی نام نهند و در مقام فتوّت به تربیت و تعلیم او را بر آستانه ی خدمت نصب کنند (فتوّت نامه، ص 343). جهت روشن شدن بیشتر بحث در اینجا به بیان دو نمونه ی تاریخی درباره ی جوانمردی پیامبر (ص) پرداخته خواهد شد.

الف) پیامبر (ص) و حلف الفضول:

رسول خدا (ص) پیش از بعثت، در پیمانی عضو بود که عده ای از جوانمردان قریش برای دفاع از حقوق افتادگان و مظلومان بستند و به «حلف الفضول» معروف شد. این گروه، خود را ملزم و متعهد می دانستند که به استغاثه و استمدادهای بی پناهانی که به حق آن ها تجاوز می شد، پاسخ دهند. پیامبر خدا (ص) از این پیمان به عظمت و نیکی و با افتخار یاد می کرد و هرگز حاضر نبود به هیچ قیمت آن را بشکند (ابن هشام، ج 1، ص 142 و یعقوبی، ج 1، ص 372 و مقدسی، ج 2، ص 646).

ب) پیامبر (ص) و عفو عمومی هنگام فتح مکه:

در سال فتح مکه خود مشرکان به دلیل آزار و اذیت های فراوان آن حضرت و یارانش، انتظار هر گونه انتقام جویی می دیدند، اما رسول خدا (ص) با کرم و بزرگواری همه را بخشود و با جمله «اِذهَبوا فانتُمُ الطُّلَقاء» همه را عفو کرد و گفت: فانی اقول لکم کما قال اخی یوسف: قال لا تَثریبَ علیکمُ الیومَ؛ پس هم اکنون به شما چنان می گویم که برادرم یوسف گفت: امروز سرزنش بر شما نیست (مغازی واقدی، ج 2، ص 835 و یعقوبی، ج 1، ص 420). آن حضرت با این کار آب عفو و گذشت بر آتش کینه ها ریخت و این گونه برخورد با دشمن نیز، نشان از روحیه ی والای او بود. شایان ذکر است که پاره ای از اقوال حضرت رسول (ص) که در بسیاری از کتاب های فتوّت وتصوّف آمده است در سیره ها و متون معروف حدیث دیده نمی شوند ولی چون اکثر صوفیه و اصحاب فتوّت، آن ها را مقبول انگاشته اند به نقل آن پرداخته اند. به نظر می رسد در یک نگاه کلی، روایات مربوط به فتوّت و منسوب به پیامبر (ص) دو دسته اند: 1- تعدادی از آن ها به صورت اخباری درباره ی منشاء فتوّت در فتوّت نامه ها آمده است. 2- تعدادی از زبان دیگران ولی به نقل از پیامبر (ص) وارد شده اند. در اینجا به برخی از آن ها به عنوان نمونه پرداخته خواهد شد.

ابن عباس از پیامبر گرامی اسلام روایت کرده است که فرمودند: «جوانمردی از جود حق تعالی است، پس جوانمردی کنید تا حق تعالی برای شما جوانمردی فرماید؛ بدانید که حق تعالی جود را بیافرید و آن را بر صورت مردی کرد و سر او را در اصل شجره ی طوبی راسخ گردانید و شاخه های آن را به شاخه های سدرة المنتهی استوار کرد و بعضی شاخه های آن را به دنیا فرو گذاشت. پس هر که به شاخی از آن آویزد، او را به بهشت برد. بدانید که سخا از ایمان است و ایمان در بهشت است؛ و بخل را از دشمنایگی خود آفرید و سر آن را در اصل شجره ی زَقّوم راسخ گردانید و بعضی شاخه های آن به دنیا گذاشت. پس هر که در شاخی از آن بیاویزد، او را به آتش برد؛ بدانید که بخل از کفر است و کفر در آتش است» (غزالی، احیاء علوم دین، ج 3، صص 531-532). غزالی همچنین آورده است که پیامبر اکرم (ص) فرمود: «بهشت خانه ی جوانمردان است» (همان، ص 514). شیخ صدوق در حديثي از امام صادق (ص) به نقل از پیامبر (ص) درباره ي کلمه ي فتي چنين مي نويسد: «يک نفر (اعرابي) نزد رسول خدا (ص) در حالي که يک عباء رنگين (زبيا) پوشيده بود آمد. اعرابي با ديدن چنين پوشش زيبايي که به نظر او مخصوص جوانان به حساب مي آمد، عرضه داشت: «يا محمد لقد خرجت الي، کأنک فتي» يعني اي محمد شما در حالي به طرف من آمديد که گوئي يک انسان جوان (جوانمرد) هستيد؟ فرمود: «نعم يا أعرابي أنا الفتي، ابن الفتي، اخ الفتي» بله، اعرابي، من خودم جوانمرد آزاده ام، پسر جوانمرد آزاده ام، و برادر جوانمرد آزاده ام. عرضه داشت: يا محمد! اين که خودتان جوانمرد و آزاده ايد درست و صحيح است اما چگونه فرزند فتي و برادر فتي هستيد؟ فرمود: آيا نشنيده اي قول خداي تعالي را که مي فرمايد: «قالوا سمعنا فتي يذکرهم يقال له ابراهيم». من فرزند ابراهيم (ع) هستم و ابراهيم جوانمرد بود. اما اينکه گفتم من برادر جوانمردم، براي اين است که: در روز جنگ احد، منادي از آسمان ندا در دارد «لا سيف الا ذوالفقار، و لا فتي الا علي» شمشيري نيست جز ذوالفقار و جوانمردي نيست جز علي، پس علي برادر من است و من برادر علي (ع) هستم (صدوق، معاني الأخبار، ص 118).

پیامبر اسلام (ص) به امام علی (ع) می گویند: «ای علی! جوان مرد، راستگوی بُوَد. وفادار و امانت گزار و رحیم دل، درویش دار و پرعطا، مهمان نواز و نیکوکار است» (تفسیر کشف الاسرار، ج 5، ص 668). در کتاب «عیون الاخبار» آمده است که مردی از بنی مُجاشِع از پیامبر (ص) پرسید که آیا من برتر قوم خود نیستم؟ و پیامبر (ص) فرمود: «اگر صاحب عقل باشی صاحب فضلی و اگر دارای اخلاق نکو بودی، دارای مروّت هستی» (ابن قتیبه دینوری، عیون الأخبار، ج 1، ص 296). همچنین حدیثی به نقل از «فضیل بن عیاض» (متوفی 187 ه) در کتاب «الفتوّة» ابن معمار حنبلی آمده است که پیامبر (ص) از آمدن زمانی خبر می دهد که فتوّت در آن معدوم و مروّت در نقصان و اخلاق در تنگناست. زمانی مرد به مرد می پردازد و زن به زن و آن زمانی است که باید انتظار عذاب در صبحگاهان و شامگاهان داشت (ابن معمار حنبلی، کتاب الفتوة، ص 146). ابن معمار همچنین حدیثی از امام صادق (ع) نقل می کند که ایشان به نقل از پیامبر (ص) فرموده اند که «پیامبر (ص) فرمود: همانا فتیان امت من را ده علامت و نشان است؛ راست گویی، وفای به عهد، ادای امانت، ترک دروغ گویی، رحم آوردن بر یتیم، بخشش بر سائل، بذل موجود، نیکی کردن و مهمان نوازی می باشند و در رأس این صفات حیا قرار دارد» (همان، ص 147). از دیدگاه پیامبر گرامی اسلام و قرآن مجید ریشه ی اصلی فتوّت و مروّت همان دوری کردن از گناه، زشتی، پستی و متصف بودن به صفات نیک الهی و معنوی می باشد. ایشان فرموده اند: «ان حسب المرء دینه و خلقه و اصله عقله» یعنی حسب مرد تنها دین او و صفات نیک نفس او و اصل و نسب او نیز عقل او می باشد (بحار الأنوار، ج 70، ص 289). بدیهی است کسانی که چنین حالت روحی مصونیت از گناه و اراده ی کسب صفات نیکو را داشته باشند در زندگی دنیایی خویش نیز انسان معتدل در تمام شئون زندگی خود بوده، حال اعتدال را در هر حال حفظ می کند، در دین خود عفاف و در معیشت خود حسن تقدیر و در برابر مصائب نیز صبر و شکیبایی از خود بروز می دهد. همچنین رسول گرامی اسلام (ص) فرموده است: «شش چیز از نشانه های مروّت است. سه تای آن در حَضَر و سه تای دیگر در سفر است. اما آن سه که در حَضَر است: تلاوت قرآن، ساختن مسجد و دوست گرفتن در راه خدای متعال است و سه تای دیگر که در سفر است عبارت اند از: بذل و بخشش زاد و توشه، حُسن خلق و مزاح و شوخی در اموری که گناه محسوب نمی شود» (ابن معمار، فتوت نامه، ص 149).همچنین در کتاب «العقد الفرید» در تعریف مروّت از زبان پیامبر (ص) آمده است که دین بدون مروّت کامل نیست (ابن عبدربه، العقد الفرید، ج 2، ص 40).

از جمله مهم ترین صفاتی که جوانمرد به آن آراسته است سخاوت است. در میان آدمیان کسانی اند که جان می دهند اما نان نمی دهند و قدمی بی منّ و اذی بر نمی دارند. در مقابل کسانی هستند که صاحب سخاوت اند و پیامبر اسلام آن ها را چنین می ستاید: لَجاهلُ سخیُ اَحَبُ الی مِن عابدٍ بَخیل، نادان بخشنده در نزد من گرامی تر از عابد بخیل است (کاشانی، تحفه الاخوان فی خصایص الفتیان، ص 23). میر سید علی همدانی می نویسد: «رسول (ص) فرمود که خلق، همه عیالان خدای اند و دوست ترین همه نزد حق تعالی آن کسی است که منفعت به عیالان او بیشتر رساند» (فتوّت نامه، ص 349). در فتوّت نامه ی میرزا عبدالعظیم خان قریب آمده است: «نقل است از امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع) که از رسول خدا (ص) شنیدم که فردای قیامت جماعتی که به اسمِ فتوّت مخصوص شده اند، دو گروه باشند: فتوّت دارانِ ثابت قدم و صادق القول که ایشان راهِ ایزد تبارک و تعالی به راستی رفته باشند و از آنچه مکروه است، اجتناب کرده و قدم صدق را ثابت داشته اند. چون صور دمیده شود، بر سرِ تربتِ هر یکی گروهی از فرشتگان حاضر باشند و حُلّه ها از نور و بُراق ها گرفته، چون از گور برخیزند، فرشتگان سلام کنند و حلّه در پوشانند و بر بُراق سوار کنند، به زیر عَلَمِ ابراهیم (ع) و امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع) بَرند. (چهارده رساله در باب فتوّت و اصناف، ص 53). کوتاه سخن آن که آن حضرت در میان جوانمردان، سید الفتیان است و آنچه در اینجا از فتوّت و جوانمردی پیامبر (ص) ذکر گردید تنها قطره ای از سخنان و سنت آن حضرت بود که در اندیشه و عمل اهل فتی تأثیر گذاشته است. به طوری که بعد از آن حضرت، شاگرد مکتب و تربیت یافته ی ایشان یعنی امام علی (ع) و دیگر ائمه ی اطهار (ع) نیز سرآمد فتیان و جوانمردان روزگار خود شدند.

 

دکتر مجتبی گراوند...
ما را در سایت دکتر مجتبی گراوند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cgaravand20100 بازدید : 238 تاريخ : يکشنبه 19 اسفند 1397 ساعت: 5:10